دفتر منطقه ای مدیریت یکپارچه زاینده رود

خلاصه اولین وبینار با نام ابزار پشتیبان تصمیم برای مدیریت منابع آب: مثال کاربردی در دنیا

 شرکت کیسترز در غرب کشور آلمان فعالیت دارد و دفاتر آن در سراسر دنیا، شامل اروپا، آمریکا و نیوزلند پراکنده می­باشند. پروژه ­های زیادی تحت نظر این شرکت در حال انجام است. انجام این پروژه­ها توسط شرکت کیسترز، با مثبت­اندیشی و واقع­بینی، صورت می­گیرد.به طور کلی داده­های بارش و برف و مقدار منابع آب در دسترس، نیاز به پشتیبانی دارند. این شرکت به این آمار و اطلاعات، ارزش افزوده­ای اضافه می­کند و با بهینه سازی و انجام مدلسازی، شرایط را شبیه ­سازی می­نماید. سپس این داده­ها به صورت کارآمد در اختیار تصمیم­گیران قرار می­گیرند.

المان­های ابزار پشتیبان تصمیم :

·      برای یک ابزار پشتیبان تصمیم باید بدانیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است و برای این شرایط چه کاری باید صورت گیرد.

·      میزان ورودی و مقدار رهاسازی تعیین گردد.

·      میزان تبخیر محاسبه شود.

·      روش تعیین میزان تقاضای آب مشخص شود.

·      چگونه بهترین تصمیم گرفته شود و با تعیین اعمال مناسب، به سازمان­ها و ذینفعان هشدارهای لازم ارسال گردد.

·      چگونگی استفاده ذینفعان از آب مشخص شود و روش مدیریت سیل تعیین گردد.

 یکی از مهمترین کارهایی که در ابزار پشتیبان تصمیم انجام می­گیرد، یکپارچه نمودن داده­ها می­باشد. این داده­ها از طریق سازمان های ذیربط و گروه ذی نفعان جمع­آوری می­گردد. همچنین از داده­های ماهواره­ای مربوط به آن محل نیز می­توان استفاده نمود.   در مرحله بعد، تمام این آمار و اطلاعات فرایندسازی می­شوند. نکته بسیار مهم این است که فرایند مربوطه نباید به افراد و سازمان خاصی وابسته باشد و باید در کوتاهترین زمان ممکن انجام گردد. آمار فرایندسازی شده برای تصمیم­گیران بسیار مفید هستند. این اطلاعات از طریق ایمیل و یا اسمس به تصمیم­گیران انتقال می­یابند. آن چیزی که باید مدنظر قرار گیرد این است که هیچ مدلی کامل نیست و همه مدل­ها با خطا همراه هستند.

 چهار قانون اصلی در مراحل کار ابزار پشتیبان تصمیم باید در نظر گرفته شود. این چهار قانون به شرح زیر است:

قانون اول: هر اطلاعاتی که به دست می­آید قابل استفاده بوده و باید به کار برده شود. هر چقدر این اطلاعات دقیق­تر و به­روزتر، امکان استناد به آن­ها بیشتر است.

قانون دوم: آمار و اطلاعات باید فرآیندسازی گردد و برای استفاده در مدل­ها آماده شود. اطلاعاتی وجود دارد که از طریق سازمان مربوطه کامل ارسال نشده یا دارای نواقصی است. بنابراین باید این اطلاعات اصلاح و رفع نقص گردند.

قانون سوم: تلفیق مشاهدات و ورود دانش به مدل هاباید مدنظر قرار بگیرد. بعد از اجرای مدل، خروجی مدل قابل مشاهده است و این خروجی قابل انتقال به تصمیم­گیران می­باشد. خروجی مدل ها میزان رهاسازی را پیشنهاد می­دهند. گاهی لازم است مدل چند بار اجرا شود تا بهترین خروجی بدست آید.

قانون چهارم: لازم است نتایج مدل توسط خبرگان و متخصصان بررسی و بازبینی شود. نکته مهم این است که نتایج باید در اختیار کسانی قرار بگیرد که کار مدیریت سیستم را بر عهده دارند. این نتایج باید کاملا قابل درک برای مهندسین کشاورزی و تصمیم گیران باشند.

یکی از مثال­های انجام شده توسط شرکت کیسترز، پروژه­ای در کشور برزیل است. این پروژه از ده سال پیش آغاز شده است. در این پروژه، یک سد مخزنی بزرگ با سطح تبخیر بسیار زیاد وجود دارد. توسط این سد، منابع آب حوضه مدیریت می­گردند.

 

برای این پروژه، آمار و اطلاعات هواشناسی از سازمان­های مختلف جمع­آوری شد. این آمار و اطلاعات برای ورود به مدل فرایندسازی و آماده­سازی شدند. احتمالات تعیین و در مدل لحاظ گردید و در نهایت عدم قطعیت­های مدل تعیین شدند. بعد از اجرای مدل، میزان سیلاب محاسبه و پیش بینی شد. سپس به سازمان­های مربوطه هشدار لازم ارسال گردید. در این مدل چگونگی مدیریت مخزن سد برای اینکه جریان یکنواخت و یکسانی داشته باشیم تعیین گردید. 

خلاصه نویسی از سرکار خانم دکتر قاسمی